گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:ندارد آن دهان گفتم نشان گفتا چنان باشد مارینا ولی ما را میانی هست و آن هم بی نشان باشد

ندارد آن دهان گفتم نشان گفتا چنان باشد
مارینا ولی ما را میانی هست و آن هم بی نشان باشد
❈۱❈
غم خال نو آسان نیست بر جان و تن لاغر که تار عنکبونانرا مگس بار گران باشد
به یک داغ و نشان نبود غلامانرا گریز امکان ا ز جورت چون گریزد دل که بر وی صدنشان باشد
❈۲❈
نباشد بر زمین سروی چو تو بر آسمان ماهی و گواه من برین معنی زمین و آسمان باشد
خجل زآن باغ رخسارند گلبویان یکی ز آنها که پیش آن ذقن شد سرخ سیب بوستان باشد
❈۳❈
عجب سرویست آن قامت عجبئر آب آن عارضی کسی را زیید این افسر که خاک آستان باشد
زمان وصل چون یابی کمال آن دم غنیمت دان که خوش میشی است سلطانی اگر خود یک زمان باشد

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۵۲۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها