کمال خجندی:نقطه دایره لطف دهان تو بود آیت حسن خط مشک فشان تو بود
❈۱❈
نقطه دایره لطف دهان تو بود
آیت حسن خط مشک فشان تو بود
سر به بیماری باریک کشة آخر کار
هر که را آرزوی موی میان تو بود
❈۲❈
پایه همت درویش و سرافرازی او
به هوای قد چون سرو روان نو بود
آنچنان داد خطت داد نکوئی کز شوق
تا به گلبرگ طری جامه دران تو بود
❈۳❈
بی گل روی تو هر لاله که روید ز گلم
بر دلش داغ تو بر سینه نشان تو بود
دم آخر که بپوشم از جهان چشم امید
همچنان گوشه چشم نگران تو بود
❈۴❈
ملک دلها ز نو آباد بود به که خراب
خاصه ملکی که سراپای از آن تو بود
گفته به صورت او مظهر معنیست کمال
خود عیانست چه حاجت به بیان تو بود
کامنت ها