گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:حال درد خود محب هرگز نگوید با طبیب سخت بیدردی بود نالیدن از درد حبیب

❈۱❈
حال درد خود محب هرگز نگوید با طبیب سخت بیدردی بود نالیدن از درد حبیب
بوسه بر پای سگ کوی تو خواهم زد شبی تا بشویم لب که بوسیدم به آن دست رقیب
❈۲❈
ای که خواهی دادبخش غم به مسکینان خویش چون منت مسکین ترم اول به من در آن نصیب
گفته بودی بر دلت خواهم زدن نیر دگر بارب این دولت چه خوش بودی که بودی عنقریب
❈۳❈
پیرهن شد چاک بر تن گلرخان باغ را بس که از زلف تو پر کردند دامن ها ز طیب
سایه ای از ما غریبان ای عجب حیف آبدت سروی و از سرو کوته همتی باشد غریب
❈۴❈
بر سر آنی از هم آوازان به خوش گوئی کمال گربر و جان در سر سروی کنی چون عندلیب

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۵۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها