کمال خجندی:همه کس را نظری از تو تمنا باشد این نوع همه از دیده بینا باشد
❈۱❈
همه کس را نظری از تو تمنا باشد
این نوع همه از دیده بینا باشد
دوش در خواهش یک بوسه رقیب تو مرا
چیزها گفت که دشنام تو حلوا باشد
❈۲❈
تیر و خنجر فکن از دست و بنازیم بکش
چند بر جان و سرم منت اینها باشد
خط نشد شسته به آب از ورق عارض تو
آن مرکب مگر از درد دل ما باشد
❈۳❈
بار ما روی چو مه دارد و بالای چو سرو
کس ندیدست چنین مه که به بالا باشد
تا کی ای مناسب از حد زدنم ترسانی
پیشه مستان چه بود حد تو پیدا باشد
❈۴❈
گرچه چون چشم خود افتاده بکنجی است کمال
با خیال تو مپندار که بینا باشد
کامنت ها