کمال خجندی:ای به زلف از شیروان عبارتر طره از تو تو ازو طرار تر
❈۱❈
ای به زلف از شیروان عبارتر
طره از تو تو ازو طرار تر
ابرونی داری و چشم و غمزه ای
هر یکی از دیگری خونخوار تر
❈۲❈
تو ازو طرارتر یکدگر خونخوارتر
حقه بازی نیست شیرین کارتر نیست
در همه شهر از دهان تنگ تو
بر من کار ازین دشوارتر
❈۳❈
گفتی از من بگذر و آسان بزی
از من مخلص نباشد بارتر
گر چه باشد یار و غمخوارت بسی
داغ هجرش کرد از آن افگار تر
❈۴❈
دل خود از درده قدیم افگار بود
تا شب هجران بود بیدارتر
چشم بیدارته بخونتر به کمال
کامنت ها