گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:ما در این شهر ملولیم و از این قوم نغور دور از این جمع پریشان و ز دلها شده دور

❈۱❈
ما در این شهر ملولیم و از این قوم نغور دور از این جمع پریشان و ز دلها شده دور
بکه بندم دل و در روی که بگشایم چشم به دلارام رفیقی نه حریفی منظور
❈۲❈
غیبتی نیست در این لیک بغایت برسید غیت اهل دل از صحبت ارباب حضور
دور دور گل و ایام نشاط است و بهار چون توان بود در این وقت ز باران مهجور
❈۳❈
رو به راه آر چو مردان و ز سر ساز قدم ورنه حقا که تو از عقل نباشی معذور
منم از روح بماند از پی آن حور برفت آه از این خسته چه آید بجز از عجز و قصور
❈۴❈
نورم از دیده برفته ست چو یوسف برود لاجرم دیده بعقوب بماند بی نور
ناامید از کرم حق نتوان بود کمال ماه پنهان شده را هم برسد وقت ظهور
❈۵❈
عاقبت عاقبت کار بخیر انجامد آخر الأمر مبدل شود این غم به سرور
ناشناسی در سه گوساله پرستند چه سود صبر کن تا برسد موسی عمران از طور

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۵۸۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها