گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:آنکه انداخت ز پایم چو سر زلف دراز باربش در دل بیرحم وفائی انداز

❈۱❈
آنکه انداخت ز پایم چو سر زلف دراز باربش در دل بیرحم وفائی انداز
بازی طفل به خاک است و بنم شاهد طفل ای اجل زودترم بر در او خاک بساز
❈۲❈
مرغ روحم به تو خود را بنماید پس مرگ تا به تیر افکندم غمزة صیاد تو باز
هر درختی که برآید بر کوی بتان میوه او همه شیوه است گل او همه ناز
❈۳❈
دانه اشکه نگر گونه و رخساره ببین نازنینی تو و ما را به تو صد گونه نیاز
در ازل دل به تو شطرنج تعلق می باخت عشق بازی من از امروز نکردم آغاز
❈۴❈
دل گرو بست به او هر که نظر باخت کمال به حریفی که دو رخ دارد و تو هیچ مباز

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۵۹۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها