گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:دل مسکین که می بینی ازینسان بی زر و زورش به کوی میکده کردند خوبان مفلس و عورش

❈۱❈
دل مسکین که می بینی ازینسان بی زر و زورش به کوی میکده کردند خوبان مفلس و عورش
شراب لعل می نوش من از جام زمرد گون ا س ت که زاهد افعی وقت است و میسازم بدین کورش
❈۲❈
به قصد جام ما در دست دارد سنگها بارب رسد نماند محتسب وآنها بماند بر سر گورش
از حال رفتگان ما مگر با ما دگر ساقی که سازد بادة تلخ تو آب دیده ده شورش
❈۳❈
سلیمان کر که در جوف هوا تعهدش کشیدندی کنون چون جو شد اندر خاک و هر سو می کشد مورش
جهان با جمله لذآتش به زنبور عسل ماند که شیرینیش بسیار است و زان افزون شر و شورش
❈۴❈
کمال از ضعف تن چون شمع دارد زرقشان چهره میر کی شود وصل بتان با این زر و زورش

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۳۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها