گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:رفت بار من و بگذاشت مرا با دل ریش آشنا ناشده بیگانه شد از عاشق خویش

❈۱❈
رفت بار من و بگذاشت مرا با دل ریش آشنا ناشده بیگانه شد از عاشق خویش
نوش ناکرده هنوز از می وصلش جا می خوردم از فرفت او بر دل ریش این همه نیش
❈۲❈
قاصدی کو که بیارد خبر از آمدنش تا فرستم بر او جان و دل رفته ز پیش
اگر تکبر کند و تازه به من می رسدش ارزانکه او محتشم است و من مسکین درویش
❈۳❈
آن کمان گوشه ابرو چه بلائیست زهی که برآورد مرا راست چو تیر از همه کیش
جای آنست کز اندیشه دوری تو باز سر بر آرد به جنون عقل من دور اندیش
❈۴❈
جمع بود از تو پراکنده دلیهای کمال باز رفتی و پراکنده نمک بر سر ریش

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۳۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها