گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:آبی کجاست کآتش عشقم جگر بسوخت و ین برق جانگداز همه خشک و تر بسوخت

❈۱❈
آبی کجاست کآتش عشقم جگر بسوخت و ین برق جانگداز همه خشک و تر بسوخت
مرغ سپیده دم که خبر داد از توام اکنون نمی دهد مگرش بال و پر بسوخت
❈۲❈
باید که شمع را نرسد باد و آتشی پروانه ضعیف چه باشد اگر بسوخت
بازم بسوخت آتش هجران نو جگر دیدی چگونه سوخت به بادی دگر بسوخت
❈۳❈
دوشم بگوشه نظری کردهای عزیز نازک دل عزیز تو بر ما مگر بسوخت
گفتم که سوز آتش دل کم شود به اشک این سوز کم نگشت از آن هم بتر بسوخت
❈۴❈
می سوخت بار شیع گدازان و پس کمال از شمع اندکی و ازو بیشتر بسوخت

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها