گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:لاابالی را اگر سامان نباشد گو مباش بت‌پرستی را اگر ایمان نباشد گو مباش

❈۱❈
لاابالی را اگر سامان نباشد گو مباش بت‌پرستی را اگر ایمان نباشد گو مباش
دیگری گر بر سر جان می‌کشد خود را رواست من به جانان زنده‌ام گر جان نباشد گو مباش
❈۲❈
کار وصل او اگر آسان برآید دولتی‌ست ورنه گر کار دگر آسان نباشد گو مباش
چون نمی‌خواهم که باشم یک زمان بی‌درد او با چنین دردی گرم درمان نباشد گو مباش
❈۳❈
عاشقان را چون به دردی ذوق عالم حاصل است در جهان گر چشمه حیوان نباشد گو مباش
گر به ظاهر دشمنی با ما و در دل دوستی من بدین راضی شدم گر آن نباشد گو مباش
❈۴❈
بر گدا و پادشا چون رنج و راحت بگذرد گر گدا را نعمت سلطان نباشد گو مباش
گر کمال از عشق رویش بی‌سروسامان شده ست عاشقان را گر سر و سامان نباشد گو مباش
❈۵❈
بر سر میدان عشق این نفس کافرکیش را می‌کشم گر لایق قربان نباشد گو مباش

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۴۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

آرام نوبری نیا
2020-01-26T16:47:44
با سلام،چند مورد اشتباه تایپی:مصرع دوم بیت اول بجای « گر » « گو » و در مصرع دوم بیت چهارم بجای « میاش » « مباش » و پیشنهاد در مصرع اول بیت ششم بجای « اگر » « گر » صحیح است.شاد و پیروز باشید