گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:لب میگزد چو چشم گشایم بدیدنش خوشتر ز دیدنست مرا لب گزیدنش

❈۱❈
لب میگزد چو چشم گشایم بدیدنش خوشتر ز دیدنست مرا لب گزیدنش
لرزان دلمهز بیم جدانیست همچو برگ ر بنگر ز شاخ لرزه به وقت بریدنش
❈۲❈
چندانکه با قدت صفت سرو می کنند پست است این سخن نتوانم شنیدنش
چون صید از کشیدن دام اوفتد به بند دام دل است زلف تو خواهم کشیدنش
❈۳❈
دل در کمند زلف تو گور میکن اضطراف صیاد را ز مرغ خوش آبده طپیدنش
در جان چو درد عشق تو آرامگاه ساخت درمان میادم ار طلیم آرمیدنش
❈۴❈
ساکن نکرد گریه ز دل فرقت کمال سوز کباب کم نشد از خون چکیدنش

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۴۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها