کمال خجندی:آنچه از خدای خواست دل بنده باز یافت خود را به چشم مست تو در عین ناز یافت
❈۱❈
آنچه از خدای خواست دل بنده باز یافت
خود را به چشم مست تو در عین ناز یافت
از عشق خواه دولت باقی که در جهان
محمود هرچه بافت ز زلف ایاز یافت
❈۲❈
آن بی قدم که در حرم عشق پی نبرد
آمد به دیدنت در دولت فراز یافت
هر کو گزید لعل تو آب حیات خورد
آنکو گرید قا نو عمر دراز یافت
❈۳❈
چشم خوشت به گوشه محراب عاشقان
مستان خویش را همه اندر نماز یافت
میسوز دل کمال که کسی را فروغ نیست
رخسار شمع نور ز سوز و گداز یافت
کامنت ها