کمال خجندی:کجا کنند به تیغ از تو عاشقان اعراض ز شمع باری پروانه کی برد مقراض
❈۱❈
کجا کنند به تیغ از تو عاشقان اعراض
ز شمع باری پروانه کی برد مقراض
بیا که بر تو کم عرض سوز و در نهان
که از طبیب نپوشند خستگان امراض
❈۲❈
به لعل و در نکند نسبت آن لب و دندان
که لطف جواهر شناسد از اعراض
دل کدام ریاضت بود قوی تر از آن
تو مستعد نظر شو کمال و قابل فیض
❈۳❈
سواد چشم من از گریه شد تر و ابتر
کنون محرر اشکم همی برد به بیاض
چو بوی دوست شنیدیم و کوی او دیدیم
دگر هوای ریاحین چرا کنیم و ریاض
کامنت ها