گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:بر آمد جان ز شوق آن دهانم بر آوردی به هیچ ای دوست جانم

❈۱❈
بر آمد جان ز شوق آن دهانم بر آوردی به هیچ ای دوست جانم
گریبانم ز دست خود چه دوزی ه از دست تو بازش می درانم
❈۲❈
ز تو می پرسم و می گویم از شوق سخن می گویم و در می چکانم
چو در گفتار می آری لب خویش شکر می چینم و جان می فشانم
❈۳❈
اگر بویت به من جانی رساند چه می ترسی یکی را صد رسانم
مرا پرسی ز عقل و دین چه دانی ترا دانم من این و آن ندانم
❈۴❈
کمال از جانستانش رنجه شد گفت چه می رنجی حق خود می ستانم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۶۹۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها