گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:چرا رنجید یار از من گناه خود نمی دانم چگونه پاک سازم باز راه خود نمی دانم

❈۱❈
چرا رنجید یار از من گناه خود نمی دانم چگونه پاک سازم باز راه خود نمی دانم
اگر ند گریز افتد مرا از جور چشم او بجز در سایه زلفش پناه خود نمی دانم
❈۲❈
به سوی او گرم چون آب و آتش قاصدی باید چنین قاصد برون از اشک و آه خود نمی دانم
بمه دیدن کسان را هست عید و شادمانیها مرااین عید کی باشد بماه خود نمیدانم
❈۳❈
پری رویان همه جسمند و او نورو درین دعوی ز روی دوست روشنتر گواه خود نمی دانم
مرا در جنت اعلی قرار دل کجا باشد که جز خاک درش آرامگاه خود نمی دانم
❈۴❈
اگر گوید کمال از خاک راه ماست هم کمتر من این بی حرمتی جز عز و جاه خود نمی دانم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۱۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها