گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:چه خوش بود آن شبی کز در در آمد بار مهرویم رخش بوسیدم و لب هم دگرها را نمی گویم

❈۱❈
چه خوش بود آن شبی کز در در آمد بار مهرویم رخش بوسیدم و لب هم دگرها را نمی گویم
مه خرگه نشین آن شب مرا زانو زدی صد جا چو آن ترک از سرمستی نهادی سر به زانویم
❈۲❈
کجا یابم من آن دل را که کردم بر در او گم که در بتخانه گمگشتست و من در کعبه میجویم
زیارتگاه من سازید طاقی در ره مستان که خواهد کشت میدانم به ناز آن چشم و ابرویم
❈۳❈
دلا گر گویدت دلبر که دلها گوی ما باشد به چوگان سر زلفش بگو من هم همین گویم
برای مستی من گو میاوره آب می ساقی که از خاک سر کویش صبا می آورد بویم
❈۴❈
کمال از خضر پرسش کرد وصف چشمهاش گفتا چو آن لب دیده ام زآن آب اکنون دست می شویم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۱۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

Mahmood Shams
2023-08-01T16:05:40.245205
با سلام و درود به عوامل سایت تاریخ ما  مصرع اول و مطلع غزل کمله یار به اشتباه بار نوشته شده و یک نقطه کم دارد  .لطفا اصلاح بفرمایید