گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:خیال چشم و ابرویت شبی در خواب می‌دیدم تو گویی جادوان مست در محراب می‌دیدم

❈۱❈
خیال چشم و ابرویت شبی در خواب می‌دیدم تو گویی جادوان مست در محراب می‌دیدم
ز دست چشم و دل آن دم تن غم‌دیدهٔ خود گهی در آتش محنت گهی در آب می‌دیدم
❈۲❈
را تمنای رخ و زلفت چو می‌کردم در آن سودا به روز روشن آن ساعت شب مهتاب می‌دیدم
به گرد خاطر غمگین چرا گشتی می رنگین گر از جام لبت جان را دمی سیراب می‌دیدم
❈۳❈
چو خاک آستان تو همی‌آید به چشم من گشاده بر در بختم دری ز آن باب می‌دیدم
ز هجرت سوختم راحت نمی‌کردم تمنایی ولی هرگونه محنت را بی‌اسباب می‌دیدم
❈۴❈
کمال خسته را هر دم به یاد لعل دربارت روان از چشمه چشمش عقیق ناب می‌دیدم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۲۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها