گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:آن نور دیده یک نظر از من دریغ داشت تیری ز غمزه بر جگر از من دریغ داشت

❈۱❈
آن نور دیده یک نظر از من دریغ داشت تیری ز غمزه بر جگر از من دریغ داشت
میشد نکو به زخم دگر زخم سینه ام دردا که مرهم دگر از من دریغ داشت
❈۲❈
او دانه درست و منش مشتری دریغ کرد کان در رقیب بد گهر از من دریغ داشت
روشن نگشت شانه چشمم به صد چراغ تا خاک کوی و کرد در از من دریغ داشت
❈۳❈
از خاک پاش بود خیر باد صبح را سردی نگر که این خبر از من دریغ داشت
وصل خود ار چه داشت ز کم طالبان دریغ طالع نگر که بیشتر از من دریغ داشت
❈۴❈
نام کمال طوطی شیرین سخن نهاد وین طرفه کان دو لب شکر از من دریغ داشت

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها