گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:سر که بر پای تو بنهادم از آن بردارم تا بدین جرم و خطا جان به غرامت آرم

❈۱❈
سر که بر پای تو بنهادم از آن بردارم تا بدین جرم و خطا جان به غرامت آرم
بعد ازین رخ بنهم بر کف پای تو نه چشم رخ گلبرگ بخار مژه چند آزارم
❈۲❈
چون شود بیبر کت هرچه شمارند آن را بوسهائی که بر آن پای زنم نشمارم
دزد در خواب برد رخت عجب چون دزدید دلم آن مه که ز عشقش همه شب بیدارم
❈۳❈
شد دو چشم تو ز نادیدن رویت بیمار به همین رنج من خسته جگر بیمارم
نقش بر آب زدن گرچه نبندد صورت من بجز نقش تو بر دیده نر ننگارم
❈۴❈
تو به رخ ماه و خوری بر رخ تو چشم کمال شکرها دارم این چشم که بر خور دارم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۴۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها