گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:شوخ چشمیم کشد دل که کشد از نازم همنی دار که خود را بر بار اندازم

❈۱❈
شوخ چشمیم کشد دل که کشد از نازم همنی دار که خود را بر بار اندازم
من چو شمعم که گرم سوز به پایان برسد سوختن پیش رخ دوست ز سر آغازم
❈۲❈
پیش مردم اگر از دیده نیفتادی اشک هرگز از پرده برون می نفتادی رازم
اگر صدم عیب به می خواری و رندی پیداست در نهان یک هنرم هست که شاهد بازم
❈۳❈
نشنود نالهام از ضعف درون هیچ طبیب زآن جهان آید از آن چونه شنود آوازم
دوش تب داشتم و شب همه شب گرم بدان که شوی رنجه و آنی به عیادت بازم
❈۴❈
درد جانسوز اگر این و جراحت این است مرهم آن بهتر و درمان که بدینها سازم
باز گفتم که به تبع هرزه بگوینده کمال این سخن های محال است که می پردازم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۵۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها