گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:گر خود هزار سنگ ملامت به سر خورم چندان که زنده‌ام غم آن سیمبر خورم

❈۱❈
گر خود هزار سنگ ملامت به سر خورم چندان که زنده‌ام غم آن سیمبر خورم
آبی که از سفال سگانش رود به حلق به زآن شراب لعل که از جام زر خورم
❈۲❈
ریزم به باده خون جگر گره برم به کار بی روی بار باده به خون جگر خورم
آید خوشم چو باد که بر فرگی زند مشتی که از رقیب نو بر چشم تر خورم
❈۳❈
تبری به چشم خوردم و سپری نشد از آن بفرست دیگری که به چشم دگر خورم
عمر ست بار و حلق جهان در دعای او من در دعای خویش که از عمر برخورم
❈۴❈
گفتی کمال هیچ مگوی این دهن ببوس من طوطیم سخن کنم آنگه شکر خورم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۶۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها