گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:از حال دل به دوست نه امکان گفتن است بر شمع سوز سینه پروانه روشن است

❈۱❈
از حال دل به دوست نه امکان گفتن است بر شمع سوز سینه پروانه روشن است
از من بگو به مدعی ای یار آشنای من فارغم ز قصد تو چون دوست با من است
❈۲❈
آن را که دل سوی جم می کشد چو جام بر سر نوشته اند که خونش به گردن است
جان نگذرد ز کوی نو کان عندلیب غیب مرغی است کش خطیره قدسی نشیمن است
❈۳❈
عاشق شکسته پاش نه در پیش نست و بس هر جا رود چو زلف تو مسکین فروتن است
ای دل چو بشنوی سخن وصل از آن دهن باور مکن که آن سخن نامعین است
❈۴❈
نام کمال رفت به پاکیزه دامنی تا در غمت به خون دل آلوده دامن است

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها