گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:گفت دلدارم که از هجران دلت خون می‌کنم گفتم ار خون شد ورا از دیده بیرون می‌کنم

❈۱❈
گفت دلدارم که از هجران دلت خون می‌کنم گفتم ار خون شد ورا از دیده بیرون می‌کنم
نیست با بارم خلافی غیر از این مقدار بس گر بلا کم می‌کند من ناله افزون می‌کنم
❈۲❈
گر که او شیرین شود من می‌شوم فرهاد او گر که او لیلی شود من کار مجنون می‌کنم
گر که با ما بر سر بی‌مهری و کین هست چرخ تکیه بر لطف و عطای ذات بی‌چون می‌کنم
❈۳❈
در پی کشف حقایق با سری پرشور و شوق سپر در دامان کره و دشت و هامون می‌کنم
با تلاش و کوشش اندر راه کسب علم و فضل خویشتن را بی‌نیاز از گنج قارون می‌کنم
❈۴❈
مار اگر افسون شد و با ورد می‌گوید کمال اژدهای نفس را یک ورد افسون می‌کنم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۷۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها