کمال خجندی:من ز جانان به جان گریختهام وز جفای جهان گریختهام
❈۱❈
من ز جانان به جان گریختهام
وز جفای جهان گریختهام
آفرین بر گریزپایی من
کز غم این و آن گریختهام
❈۲❈
خلق در خانهام کجا یابند
که من از خان و مان گریختهام
بر درش دیدهام رقیبان را
چون گدا از سگان گریختهام
❈۳❈
گفت: از من گریخت نتوانی
گفتمش من از آن گریختهام
بنده هرگز گریخت ز آزادی
از در او من آن گریختهام
❈۴❈
گر تو ناگه گریختی ز کمال
من از او هر زمان گریختهام
کامنت ها