گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:من که از وصل تو ای دوست جدا می باشم سال و مه منتظر وصل شما می باشم

❈۱❈
من که از وصل تو ای دوست جدا می باشم سال و مه منتظر وصل شما می باشم
درد عشق تو مرا کشت دوا کن جانا کاندر این درد به امید دوا می باشم
❈۲❈
صبحدم باد صبا چون ز تو آرد پیغام همه شب منتظر باد صبا می باشم
به تمنای وصال تو که بابم روزی اندر غم و هجران و بلا می باشم
❈۳❈
جان همی گفت که از دست غمت ای دلبر اندر این مجلس تن بی سرو پا می باشم
را رهان زودم از این غمکده دیده کمال کاندر این غمکده بی برگ و نوا می باشم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۷۹۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها