گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:من همچو گردم در رهت زآن رو طلبکار توام مهر تو دارم ذره سان وز جان هوادار توام

❈۱❈
من همچو گردم در رهت زآن رو طلبکار توام مهر تو دارم ذره سان وز جان هوادار توام
بشنو که با یوسف چه گفت آن پیرزن گریه کنان گر بر درم قادر نیم باری خریدار توام
❈۲❈
هر خشت کز خاکم زند دست اجل کردم بحل لیکن به شرطی کافکند درپای دیوار توام
یک شب غمت در میزدی گفتم که آیا کیست آن گفتا درم بگشا که من یار وفادار توام
❈۳❈
اگر آیدم باز آن طبیب این نکته خواهم گفتنش حالم چه می پرسی چو میدانی که بیمار توام
سخت آید از تیغت مرا گو هر نفس بر هم زند گر راحتی بر دل رسد از لطف آزار توام
❈۴❈
گفتی کمال از کار خود غافل مشو کاری بکن اینست کار من که شد سر در سر کار توام

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۰۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها