گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:نرود نقش خیال تو زمانی ز ضمیرم خود من ساده درون صورت غیری نپذیرم

❈۱❈
نرود نقش خیال تو زمانی ز ضمیرم خود من ساده درون صورت غیری نپذیرم
مرده ام در هوس آنکه بود فرصت آنم که نهی پای درین دیده و در پای نو میرم
❈۲❈
حال خود با که بگویم که شکایت ز تو دارم با خلاص از که بجویم که به دام تو اسیرم
به قلم صورت اخلاص نوشتن چه ضرورت چون ضمیر تو بود واقف اسرار ضمیرم
❈۳❈
گفته حال کمال از غم من در چه نصایست و چه توان گفت همان عاجز و مسکین و فقیرم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۰۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

سعید
2020-03-24T11:27:10
بیت آخر به این صورت اصلاح شود:گفته‌‌ای حال کمال از غم من در چه نصاب استچه‌توان گفت همان عاجز و مسکین و فقیرمتصحیح شیدفر چاپ مسکو