کمال خجندی:نیست جز غم بینو خوردن دیگرم گر دهی سوگند بالله میخورم
❈۱❈
نیست جز غم بینو خوردن دیگرم
گر دهی سوگند بالله میخورم
من سگ کوی تو آنگه عار ازین
گر از آن کمتر نیم زین کمترم
❈۲❈
خاک پایت بر سر من منتی است
باد این منت همیشه بر سرم
بگذرد جان از من آن ساعت که تو
گونی از جان بگذر و من نگذرم
❈۳❈
غیرتم گرویده زهی خون حلال
وقت کشتن گر به رویت بنگرم
گریه دردسر همی آرد مرا
از تو گر دردسر خود می برم
❈۴❈
جان بیار اینجا سبک گفتی کمال
بس گرانست آن سبک چون آورم
کامنت ها