گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:هر شبی تا به سحر دست دعا بگشایم که مگر یک شبی آن بند قبا بگشایم

❈۱❈
هر شبی تا به سحر دست دعا بگشایم که مگر یک شبی آن بند قبا بگشایم
همچو من عقد گشانی نبود در عالم گر گره ز ابروی آن ترک خطا بگشایم
❈۲❈
دوست در خانه فرود آمد و من در بستم کار بر رخ خصم در بسته چرا بگشایم
مرغ دل باز هوای سر زلفش دارد گاه آن شد که منش بند ز پا بگشایم
❈۳❈
همه آفاق شود مشک فشان گر نفسی راز گیسوی تو با باد صبا بگشایم
حالیا عزم سفر دارم و را در پیش است بار بر بسته ندانم که کجا بگشایم
❈۴❈
چه گرهها که گشاده شود از کار کمال گر شبی حلقه آن زلف دوتا بگشایم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۰۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها