گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:بار اشکم دید و شد بر من رحیم سائلان را دوست میدارد کریم

❈۱❈
بار اشکم دید و شد بر من رحیم سائلان را دوست میدارد کریم
بر بناگوشت ز مسکینی دو زلف هر دو می افتند بر بالای سیم
❈۲❈
چشم مستت ترک یک لخت است لیک دل به نیع نیز می سازد دو نیم
زان سر زلف و دهان دل خون شدست حول سود چون دال پیوندد به میم
❈۳❈
کس نشد از چشم و زلف مستفید کاین سواد نادرست است آن سفیم
مشورت کردند با هم صبر و غم نیست آن سفر کرد اختبار این شد مقیم
❈۴❈
همدم جز به درد و غم کمال خوش بود صحبت به باران قدیم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۱۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

Teddy
2020-05-06T10:34:34
بیت چهار مصراع دوم: خون شود چون ...
Teddy
2020-05-06T10:30:56
بیت 4: در ادبیات همیشه دهان معشوق را به میم تشبیه میکردندو ومه شبه آن تنگی دهان معشوق و دایره میم استو زلف خمیده و پیچ در پیچ معشوق را به دال به دلیل همان خمیدگیایهامی دارد به کلمه عربی ((دم)) که یعنی خون.
امیر مهدی عباسی
2020-04-08T11:25:15
مصراع اول بیت اول : یــــــــــــار اشکم دید و شد ....