گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:یار من بار دگر می طلبد دانستم عاشق زار دگر میطلبد دانستم

❈۱❈
یار من بار دگر می طلبد دانستم عاشق زار دگر میطلبد دانستم
عارش آید دگر از یاری و غمخواری من بار و غمخوار دگر می طلبد دانستم
❈۲❈
خون مژگان من از نازه نیارد در چشم چشم خونبار دگر می طلبد دانستم
رخت برچید ز سودای من آن حسن فروش سر بازار دگر می طلبد دانستم
❈۳❈
من تهی دست و آن دانه در بیش بهاست او به خریدار دگر می طلبد دانستم
دی بزد نیغم و نگذاشت که بوسم آن دست قتل من بار دگر می طلبد دانستم
❈۴❈
غمزه را گفت که کم جو دگر آزار کمال بر دل آزار دگر می طلبد دانستم

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۱۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها