گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:دل است جایش و با دیده فتاده به خون بدین خوشیم که باری از این دو نیست برون

❈۱❈
دل است جایش و با دیده فتاده به خون بدین خوشیم که باری از این دو نیست برون
عجب مدار که پروانه شب نیارامید که شمع لیلی حسن است و عاشقش مجنون
❈۲❈
فزون ز ماه نوست ابرویت به صد خوبی که صد بود چو بگیرند در حساب دو نون
چو همنشین قدت شد دل اضطراب نمود ز دل سکون رود ار با لف شود مقرون
❈۳❈
به عنکبوت بگوئید تا به یک در مگس تن نزار من آرد به خانه بهر ستون ز دیده خون
درون دل چو نشستی نه ایستاد دمی و بدین وجه رفت تا اکنون
❈۴❈
از جور نند لبی گرم رفت اشک کمال به تازیانه شیرین دونده شد گلگون

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها