گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:سوخت به داغ غم چنان دل که نماند ازو نشان پیش من آدمی نشین آتش جان من نشان

❈۱❈
سوخت به داغ غم چنان دل که نماند ازو نشان پیش من آدمی نشین آتش جان من نشان
بینو مرا ز تشنگی آمده بود جان به لب داد ز آب زندگی خال لب توأم نشان
❈۲❈
تا فکنی به زیر با جان جهانیان همه دست ز آستین بکش دامن زلف برفشان
پند و نصیحت کسان تلخ کنند عیش من ناصع تلخ گوی را چاشنی زلب چشان
❈۳❈
مستی ما ز چشم تو سر به جنون کشد یقین چون بکرشمه از جمله شدیم سرخوشان
من نه به اختیار خود می روم از قفای تو آن دو کمند عنبرین می کشدم کشان کشان
❈۴❈
بهر پری اگر کسی عوده بر آتش افکند سوخت کمال عود جان از هوس پریوشان

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۶۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها