گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:عشق حالیست که جبریل بر آن نیست امین صاحب حال شناسد سخن اهل یقین

❈۱❈
عشق حالیست که جبریل بر آن نیست امین صاحب حال شناسد سخن اهل یقین
جرعه بر سر خاک از می عشق افشاندند عرش و کرسی همه بر خاک نهادند جهین
❈۲❈
مرغ فردوس درین پرده نوازد دستان طوطی قدس ازین آینه گیرد تلقین
اهل فتوی که فرو رفته کلک و ورقند مشرکانند که اقرار ندارند بدین
❈۳❈
مفلسی عشق ندارد هوس منصب و جاه خاک این راه به از مملکت روی زمین
شب قرب است مرو ای دل غمدیده به خواب که سر زنده دلان حیف بود در بالین
❈۴❈
ای که روشن نشدن حال دل سوختگان همچو شمع از سر جان خیز و بر آتش بنشین
باد روشن به تماشای رخت چشم کمال این دعا را ز همه خلق جهان باد آمین

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۶۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

حسین فرزند ماه جمال و منصور محمدنظامی
2023-07-22T11:13:01.1957791
خوشحالم که شاعر چنین دعایی می کند: باد روشن به تماشای رخت چشم کمال این دعا را ز همه خلق جهان باد آمین. عکس این نوع دعا را مولانا گفته است در بیت زیر: آتش است این بانگ نای و نیست باد هر که این آتش ندارد نیست باد یعنی رویکرد حذفی، لعن و نفرین. من با نگرش خجندی ارتباط برقرار می کنم. و راستش را بخواهید تعجب کردم از مولانا که رویکرد حذفی در آن بیت پیش گرفت.