گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:توش کن خواجه علی رغم صراحی شکنان بادی تلخ به یاد لب شیرین دهنان

❈۱❈
توش کن خواجه علی رغم صراحی شکنان بادی تلخ به یاد لب شیرین دهنان
بطلب بافت نشانه از لب شیرین فرهاد ره سوی لعل نبردند به جز کوه کنان
❈۲❈
خاک بر فرق کسانی که زر و سیم به خاک باز بردند و نخوردند به سیمین دقنان
دوش رفتم به چمن از هوس بلبل و گل این یکی جامه دران دیدم و آن نعره زنان
❈۳❈
گفتم این چیست بگفتند که آن قوم که پار می رسیدند درین روضه بهم جلوه کنان
همه را خاک بفرسود کنون نوبت ماست حال شمشاد قدان بنگر و نازک بدنان
❈۴❈
بلبل این گفت و دگر گفت که می توش کمال فصل گلریز و به مطرب بگذار این سخنان

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۸۸۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها

تماشاگه راز
2021-02-04T12:20:06
غزل شمارهٔ 387 حافظحافظ » غزلیات شاه شمشادقدان خسرو شیرین دهنانکه به مژگان شکند قلب همه صف شکنانمست بگذشت و نظر بر من درویش انداختگفت ای چشم و چراغ همه شیرین سخنانتا کی از سیم و زرت کیسه تهی خواهد بودبنده من شو و برخور ز همه سیمتنانکمتر از ذره نه‌ای پست مشو مهر بورزتا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنانبر جهان تکیه مکن ور قدحی می داریشادی زهره جبینان خور و نازک بدنانپیر پیمانه کش من که روانش خوش بادگفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکناندامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسلمرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنانبا صبا در چمن لاله سحر می‌گفتمکه شهیدان که‌اند این همه خونین کفنانگفت حافظ من و تو محرم این راز نه‌ایماز می لعل حکایت کن و شیرین دهنان