کمال خجندی:ای کاش رفتمی چو صبا در حریم تو تا زنده گشتمی نفسی از نسیم تو
❈۱❈
ای کاش رفتمی چو صبا در حریم تو
تا زنده گشتمی نفسی از نسیم تو
از تو امید قطع کنم این روا بود
ما را امیدهاست به لطف عمیم تو
❈۲❈
گر بگذری نو از سر عهد قدیم ما
ز ما نگذریم از سر عهد قدیم تو
ای آنکه منع می کنی از عاشقی مرا
فریاد از این طبیعت نا مستقیم تو
❈۳❈
ما را به صحبت خود اگر راه نمی دهی
باری رقیب کیست که باشد ندیم تو
آیا چگونه بر کند در غم فراق
پرورده در وصال به ناز و نعیم تو
❈۴❈
مغرور عشوه شده باز ای کمال
او از سلامت نر و طبع سلیم تو
کامنت ها