گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

کمال خجندی:به ابروان تو زاهد چو چشم وا کرده را به گوشه محراب ها دعا کرده

❈۱❈
به ابروان تو زاهد چو چشم وا کرده را به گوشه محراب ها دعا کرده
خدنگ ناوک غم عضو عضو ما چندان که باز کرد: به هم نیغ او جدا کرده
❈۲❈
بردن دل و دین خال را نشان داده بغارت سر و جان زلف را رها کرده
بترک جور و جفا وعدهها که داده مرا وفا نکره و گره کرده هم جفا کرده
❈۳❈
رقیب قطع رحم کرد با سگ کویش مرا بخویش بر آن در چو آشنا کرده
نگاه دارم تا شب برای بوسیدن بروز وصل بتان دست مرحبا کرده
❈۴❈
خیال قد لطیفت چو دیده سرو در آب چه میل ها که به آن قد دلربا کرده
بهار بیگل رویش چو ابر تیره کمال بر آمده به گلستان و گریه ها کرده

فایل صوتی غزلیات شمارهٔ ۹۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها