کمال خجندی:این میوه شیرین مگر از باغ بهشت است وین حور بهشت از شکر ناب سرشته است
❈۱❈
این میوه شیرین مگر از باغ بهشت است
وین حور بهشت از شکر ناب سرشته است
در باغ بهشت این قد و رخسار ندیدند
این سرو که بنشانده و این لاله که کشته است
❈۲❈
ما روضه نخواهیم که هرجا چو تو حوری است
سوگند به خاک سر کویت که بهشت است
اینجا سخن سرو نگوئیم که پست است
و آنجا صفت ماه نخوانیم که زشت است
❈۳❈
خطی که لبت در قلم آورد چو یاقوت
انصاف توان داد که یاقوت نوشته است
خشت در خود بر سر عاشق مزن ای دوست
ما را ز سر خویش چه غم حیف ز خشت است
❈۴❈
از حرفه ئلت دید کمال آن مه و می گفت
این رشته باریک درین خرقه که رشته است
کامنت ها