کمال خجندی:هر نیر کز تو بر دل غم پرور آمده دل ز انتظار خون شده تا دیگر آمده
❈۱❈
هر نیر کز تو بر دل غم پرور آمده
دل ز انتظار خون شده تا دیگر آمده
از دست و ساعد تو مرا نیغ آبدار
از آب زندگی به گلو خوشتر آمده
❈۲❈
خضر خطت ندیده مثال لبت در آب
چندانکه گرد چشمه حیوان بر آمده
برخاستست از لب و خالت قیامتی
اینک بلال هم به لب کوثر آمده
❈۳❈
در جوی چشم لحظه به لحظه فزوده آب
تا نقش عارض تو به چشم تر آمده
شاخ گلی به گریه مگر آرمت پیر
بی آب شاخ تازه کجا در بر آمده
❈۴❈
تا کرده تازه دفتر غمهای دل کمال
خونهای تازه بر ورق دفتر آمده
کامنت ها