کمال خجندی:با تو ه را نمی رسد دعوی شاهدند آن دو رخ برینه معنی
❈۱❈
با تو ه را نمی رسد دعوی
شاهدند آن دو رخ برینه معنی
گر بدیدی ز دور سرو تو حور
ننشستی به سایه طوبی
❈۲❈
مانده برمیم آن دهان حیران
چشم نظارگی چو دیده هی
ب گفتمش در جواب کشتن ما
نی نوشتی به غمزه گفت که نی
❈۳❈
ایرا نیست عاشق کشی روا چه کنم
چشم معشوق میدهد فتوی
خون مجنون سوخته است آن زلف
که در آمد بگردن لیلی
❈۴❈
آه از آن دانه های خال کمال
که زد آتش بخرمن نقوی
کامنت ها