کمال خجندی:به کوی عشق باشی شیرمردی اگر باشد به رویت گرد دردی
❈۱❈
به کوی عشق باشی شیرمردی
اگر باشد به رویت گرد دردی
بروی مرد باشد گرد این درد
نخواندی این مثل گردی و مردی
❈۲❈
خیالت گر نبودی مونس جان
دل بیکس تن تنها چه کردی؟
غذای عاشق مفلس غم آمد
اگر غم نیستی مسکین چه خوردی؟
❈۳❈
دورنگی نیست ما را با تو الأ
همین بخت سیاه و روی زردی
درخت گل ندارد تاب سرما
نیارم زد برآن در آه سردی
❈۴❈
کمال آنها که فکر بکر دارند
قزون از صد غزل خوانند فردی
کامنت ها