کمال خجندی:ز بنده خسرو فخار اجازتی میخواست که در غزل ببرم نام آن دلارا را
❈۱❈
ز بنده خسرو فخار اجازتی میخواست
که در غزل ببرم نام آن دلارا را
رقیب گفت زنم مشت و بشکنم زنخش
مزن به جان تو گفتم چنین زنخها را
کامنت ها