گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:به هر جنبش که در زلفت ز باد صبحگاه افتد بسا دلهای مسکینان کزان زلف دو تاه افتد

❈۱❈
به هر جنبش که در زلفت ز باد صبحگاه افتد بسا دلهای مسکینان کزان زلف دو تاه افتد
گل اندر خوابگاه نرگس افتد گر وزد بویت ولیکن عشق بازان را خسک در خوابگاه افتد
تو می رو مست و غلتان، کو هزاران توبه باطل شو
چه غم دارد ازان شاهد که زاهد در گناه افتد؟
❈۲❈
ز چشمت کاروان صبر من تاراج کافر شد مسلمانان، کسی دیده ست کاندر شهر راه افتد؟
تو جولان می زنی و طالبان چون گرد دنبالت مبادا کان عنان در دست مست او مخواه افتد
❈۳❈
سرم خاک ره سروی که چون بینند بالایش کلاه افتد ز سر بر خاک و سر پیش کلاه افتد
هوس دارد که در پایت سراندازی کند خسرو ولیکن کسی گدا را راه پیش پادشاه افتد؟

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۰۱۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها