گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:باشد آن روزی که بینم غمگسار خویش را شادمان یابم دل امیدوار خویش را

❈۱❈
باشد آن روزی که بینم غمگسار خویش را شادمان یابم دل امیدوار خویش را
شد دو چشمم ز انتظارش چار در راه امید چار جانب وقف کردم هر چهار خویش را
❈۲❈
شاید ار بر خاک خسپم همچو گل پر خون کنار کز چنان سروی تهی کردم کنار خویش را
خاک می بیزم به دامان، چون کنم گم کرده ام در میان خاک در آبدار خویش را
❈۳❈
مست گشتی چون ترا پیمانه پر داده ست دوست خیز و بستان ساغر و بشکن خمار خویش را
می نپرسد، گر غباری دارد آن خاکی ز من تا به آب دیده بنشانم غبار خویش را
❈۴❈
دل که از جعد تو بدخو شد نمی گیرد قرار ساعتی بفرست جعد همچو مار خویش را

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۰۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها