امیرخسرو دهلوی:حد حسنت گر اهل دل بدانند دو عالم در ته پایت فشانند
❈۱❈
حد حسنت گر اهل دل بدانند
دو عالم در ته پایت فشانند
مسیح و خضر را آن روی بنمای
بکش، جانا، مرا، گر زنده مانند
❈۲❈
مبین کایینه لافد از ضمیرت
که می گوید دروغی راست مانند
لبت را جان توان خواندن، ولیکن
نمی دانم که آن خط را چه خوانند؟
❈۳❈
مرنج، ای پاکدامن، عاشقانت
اگر بر چشم تر دامن فشانند
نخواهم زیست زخم عشق کاریست
رقیبان را بگو تیغم نرانند
❈۴❈
مکن بر ما نصیحت ضایع، ای دوست
که مستان لذت تقوی بدانند
بگویش، ای صبا، گه گه پس از ما
که اهل خاک خدمت می رسانند
❈۵❈
نه جایی کز گل رویت چکد خون
دو چشم خسرو آنجا خون چکاند
کامنت ها