گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:آن مست ناز جان جهان که می رود وان گل به دست سرو روان که می رود

❈۱❈
آن مست ناز جان جهان که می رود وان گل به دست سرو روان که می رود
بنگر که با دلی که کشانی همی برد تا بهر خاطر نگران که می رود
❈۲❈
زین سوی منگرید که کشته از آن کیست؟ زان سو نگه کنید که جان که می رود
جانا، دلم مبین که چو چاوش در فغانست این بین که در رکاب و عنان که می رود
❈۳❈
دی جان همی سپردم و او بود بر سرم امروز یاد تاج سران که می رود
از خواب جسته ای که مرا بوسه زد کسی باری نه جایز است گمان که می رود
❈۴❈
دور از دهان من لب تست آنک شکر است بنگر که این شکر به دهان که می رود
گفتی که بنده شو، بکنم من هزار شکر دانم که این سخن به زبان که می رود
❈۵❈
گفتی که من جفا نکنم، گر نمی کنی هر روز پیش شاه فغان که می رود
خسرو که می کشد ز تو دامن، به حیرتم کز بهر زیستن به امان که می رود

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۰۳۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها