گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:ز دوری تو چو خونابه من افزون شد مرنج ز اشک من ار آستانت گلگون شد

❈۱❈
ز دوری تو چو خونابه من افزون شد مرنج ز اشک من ار آستانت گلگون شد
به گرد کوی تو مردم، نگفتیم که سگی فتاده بود درین کوی، حال او چون شد
❈۲❈
بکش به ناز جهانی که شکل و شوخی تو نه کم ز فتنه دهر و بلای گردون شد
کرشمه چند کنی، یک نظر به گوشه چشم بدین طرف که جگرهای بیدلان خون شد
❈۳❈
به خون دیده نوشتم چو قصه دل خویش درست نسخه ای از داستان مجنون شد
تو پای پیش نهادی به ره که بخرامی به پای پس زدن خسته صبر بیرون شد
❈۴❈
خیال خنده تست این نه گریه خسرو که چشمهاش چنین پر ز در مکنون شد

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۰۶۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها