گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:باز برقع بر رخ چون ماه بربستی نقاب گوییا در زیر ابری رفت ناگه آفتاب

❈۱❈
باز برقع بر رخ چون ماه بربستی نقاب گوییا در زیر ابری رفت ناگه آفتاب
همچو لاله داغ دارم بر دل از هجران تو شد شکر بر آتش عشقت مرا، ای جان، کباب
❈۲❈
حسرتم زین قصه می آید که من لب تشنه ام بی محابا از چه می بوسد کف پایت رکاب؟
ترک من تا بهر رفتن بسته ای آخر میان در کنارم سیل دیده خون همی راند چو آب
❈۳❈
یک خدنگ از ترکشت برکش ز بهر جان من ناوک از مژگان چه حاجت بهر قتلم بی حساب
همچو غنچه ته به ته خون شد دل من، ای طبیب شربتی فرما ازان لب، گر همی جویی صواب
❈۴❈
ای جدا افتاده، از ما، ما به تو پیوسته ایم تا به تو پیوسته خسرو کرده از غیر اجتناب

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۰۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها