گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

امیرخسرو دهلوی:قمر برید ز من مهر و من خراب قمر شبم دراز چو گیسوی نیمتاب قمر

❈۱❈
قمر برید ز من مهر و من خراب قمر شبم دراز چو گیسوی نیمتاب قمر
خرابه ها همه چون از قمر شود روشن چراست تیره دل من، چو شد خراب قمر
❈۲❈
تمام شب قمر آسمان نمی خسپد که چشم این قمر ما ببست خواب قمر
کجا رسد مه گردون بدین قمر، باری که نیست چشمه خورشیسدتر به آب قمر
❈۳❈
ز نور باشد هر قطره چشمه خورشید چو خون چکد ز رخ همچو آفتاب قمر
کنون دمیدن صبح از رخ قمر باشد چو آفتاب نهان شد ز ماهتاب قمر
❈۴❈
گر آید و برود زودتر نه جای گله است از آنکه نیست نهان، خسروا، شتاب قمر

فایل صوتی دیوان اشعار شمارهٔ ۱۱۰۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

تصویری یافت نشد!

کامنت ها